کد مطلب:141807 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

عمرو نماینده امام
از روز هفتم محرم همزمان با بستن شریعه فرات، تشنگی خیام امام را آزار می داد. امام «عمرو بن قرظه انصاری» را به سوی ابن سعد فرستاد تا جلسه ای را بین دو سپاه ترتیب بدهد، او در این امر موفق شد و قرار بر این شد كه از هر طرف بیست سوار از سپاه به در آیند و در نزدیكی خیمه محل مشورت، بیست سوار به هم نزدیك شوند و سپس به امر امام بایستند. امام خود به همراهی عباس و علی اكبر علیهماالسلام وارد خیمه شدند و «ابن سعد» و فرزندش «خفض» و غلامش نیز به آنجا آمدند. [1] امام به ابن سعد فرمود: «ای ابن سعد آیا با من می جنگی؟ آیا از خدا - آن كس كه بازگشت تو به سوی اوست - نمی ترسی؟... پس من پسر آن كسی هستم كه تو خود می دانی. آیا نمی خواهی با من باشی و اینها را رها كنی؟


این كار به خدای تعالی نزدیك تر است» عمر سعد گفت: «می ترسم كه خانه ام را خراب كنند» امام فرمود: «من آن را برای تو از نو بنا می كنم» عمر گفت: «می ترسم دارایی ام را ببرند» امام فرمود: «من بهتر از آن را از مالی كه در حجاز دارم می پردازم» [2] در نقل دیگری آمده است كه امام به او فرمود: «من بغیبغه را به تو می دهم» بغیبغه قناتی سرشار بود كه نخلستانی بزرگ و مزرعه ای سرسبز در اطراف داشت. معاویه یك میلیون دینار قصد خرید آن را داشت و امام نپذیرفت [3] و امیرمؤمنان علیه السلام خود آن را حفر فرموده و وقف كرده بود، به گونه ای كه تنها اجازه فروش آن را در این زمان امام حسین علیه السلام داشته باشد.

ابن سعد گفت: من در كوفه زن و فرزند دارم می ترسم ابن زیاد آنها را بكشد» هنگامی كه امام حسین علیه السلام از او مأیوس شد، از جای برخاست و فرمود: «تو را چه می شود؟ به زودی خداوند تو را در بسترت ذبح خواهد كرد، و روزی كه محشور شوی خداوند تو را نبخشد.

به خدا قسم، امیدوارم از گندم عراق جز اندكی نخوری». ابن سعد كه بیانات امام را به مسخره گرفته بود، گفت: «به جوی آن بسنده خواهم كرد». [4] .

درسی كه می توان گرفت: گاه انسان های نابخرد حقایق عالم را به مسخره می گیرند؛ اما به واقع، انسان اختیار همه چیز را به دست ندارد. برخی چیزها تنها لحظاتی از عمر در اختیار انسان است. شگفت این كه تمام وعده های امام حسین علیه السلام درباره ابن سعد تحقق یافت؛ او در بستر خود، در زمانی نه چندان دور، به امر مختار ذبح شد. از گندم عراق نخورده بود كه به سزای كردارش رسید و عقوبت آن جهانی به همراه دوری از رحمت الهی شامل حالش شد؛ اما نكته دیگر، اتمام حجت سیدالشهداء علیه السلام است. او پیش از درگیری به مذاكره اقدام فرمود. ناگفته نماند كه وقتی درگیری بین دو سپاه به راه افتاد، دیگر جای


مذاكره باقی نمی ماند. این روزها كه برخی ندای مذاكره با آمریكا سرمی دهند، باید بدانند كه این شیطان بزرگ، دست خود را تا مرفق به خون جوانان این مرزوبوم آلوده كرده است؛ جوانانی كه خود را به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تقدیم كرده اند. امریكا هرگز نمی تواند از عهده پاسخگویی آنان برآید. بنابراین، زمان مذاكره گذشته است.


[1] مقتل الحسين مقرم، ص 248.

[2] ر ك: تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 413.

[3] مقتل الحسين مقرم، ص 248.

[4] مقتل الحسين مقرم، ص 984؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج 1، ص 245.